تاکید کردم که یه مقدار از مواد دلمه رو بدون گوشت درست کنه، ولی همه رو با هم قاطی کرده بود. گفت یبار هیچی نمیشه. ناهار هم ماکارونی داشتیم یذره دیر رسیده بودم کلش رو با گوشت مخلوط کرده بود. سویا تموم شده بود و ماکارونی ام رو با ماست و جعفری و ذرت خوردم.

اون روزی که گفتم بیاید گیاهخوار بشیم گفت تو خودت میدونی و خودت با ما چیکار داری. گیاهخوار بشو، غذای خودت رو بخور. حالا میگه من که نمیتونم هرروز فکر غذای تو باشم. گفتم خودم فکرشو میکنم اگر تند تند تو همه چی گوشت نریزی. شکرخدا غذای بدون گوشت هم که تو این خونه پیدا نمیشه. فقط بابت گرونی ها حجمش کم شده. امروز هم قیمه گذاشته باید برم برا خودم لپه و پلو جدا بذارم.

یک عمر همه چی خوردم تو این خونه، خیلی چیزا بود دوست داشتم ولی چون فلانی و فلانی دوست نداشتن درست نشد. ولی حالا نه از روی لوس بازی که از روی فکر تصمیم گرفتم فقط گوشت نخورم، همین دو روز نشده بهم غر میزنن که اینجوری نمیشه که.

من گوشت دوست دارم، الانم دارم فکر میکنم چجوری میشه کوفته و کباب کوبیده و آبگوشت نخورد، ولی جایی بود که احساس کردم ما انسان‌ها زیاد از حد داریم پیش میریم. چرا حیوونی رو فقط و فقط پرورش می‌دیم که بخوریمش؟ اگر دامداری صنعتی نبود شاید موضوع برام جدی نمیشد. روند عادی و طبیعی زندگی بنظر میومد. ولی فکر دامداری ها و مرغداری های صنعتی که میلیون میلیون حیوان رو فقط پرورش میدن که سر ببرند و ما بخوریم آزارم میده.

نوشته‌ای میخوندم که نویسنده اش یک جشنواره ی غذا رو تصویر کرده بود و با همه جزییات ازش تعریف میکرد اینکه چجوری حیوان بیچاره رو زنده زنده می‌پزند و اینها. خب ما حیوانات رو میکشیم ولی تصویرسازی اون نوشته از گوشتخواری ما آدم ها حس بدی بهم داد. حالم از خودم بهم خورد که چنین بلایی سر موجودات میاریم، درحالی که با خوردن غذاهای ساده تر هم میشه لذت برد و زنده موند.

حالا باز دیروز که تو خونه حرف از گیاهخواری بود، گفتم اصلا امام علی هم نون و نمک میخورده. مامان گفت ولی پیامبر گوشت می‌خورده. گفتم من الگویم امام علیه:(((( خندیدیم همه. ولی واقعا نه پیامبر و امام علی و ۱۴۰۰ سال پیش، تا همین ۱۰۰-۲۰۰ سال پیش مگه مردم چقدر گوشت می‌خوردن؟ دنیا و آدمیزاد به راه نبوده اونموقع؟ انقدر این سالها سبک زندگی و غذا خوردنمون عجیب شده که یک نفر بخواد مدتی گوشت نخوره همه فکر میکنن وااااای چه بد حالا ضعیف میشه و از بین میره و اصلا مگه میشه گوشت نخورد؟

بله میشه. همین حالا هم خیلیا در هر کجای این کره ی خاکی نه از روی دیدگاه اخلاقی یا محیط زیستی، بلکه ازین نظر که گوشت گرونه، تو محدوده ی زندگیشون گوشت کمه، تو فرهنگشون غذای گوشتی کمه یا اصلا به این دلیل که گوشت دوست ندارن، سال به سال گوشت نمیخورن و زنده و سالم هستن.

من ولی فقط حس میکنم باید مدتی گوشت نخورم، باید به خودم سبک زندگی جدیدی رو یاد بدم و دنیای جدیدی رو تجربه کنم. همین

دهم تیر هزار و سیصد و نودهشت



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Monica جامع ترین خبرنامه تخصصی پزشکی بین آباد رستوران گیلانی در تهران needinfo تك فايل Daily thoughts of me Valerie